سیستم عصبی انسان به دو دسته پیرامونی و مرکزی تقسیم میشود و سیستم عصبی مرکزی از دو قسمت نخاع شوکی و مغز تشکیل میشود. مغز، قسمت بالای جمجمه را پر میکند. گرچه وزن مغز تقریباً 1/5 کیلوگرم است و میتوان آن را در یک دست نگه داشت، اما حاوی میلیاردها سلول است که اطلاعات ناشی از درون و برون بدن را تلفیق میکند، اعمال بدن را هماهنگ میسازد، و ما را قادر میسازد صحبت کنیم، فکر کنیم، یادآوری نماییم، برنامه ریزی کنیم، بیافرینیم، خواب ببینیم و ...
دانشمندانی که میخواهند بفهمند چه قسمتهایی از مغز به رفتار ربط دارند با تکلیف دشواری مواجه هستند، زیرا مشخص کردن فعالیت مغز به مغز زنده و فعال نیاز دارد.
پژوهشگران برای بررسی این رابطه از روشهای متفاوتی استفاده کردهاند که در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
1- تخریب سازی: فرآیندی است که طی آن عمداً ساختارهایی از مغز حیوانات را تخریب میکنند. بدیهی است که این روش عمدتاً به پژوهش حیوانی محدود میشود. البته گاهی در مورد انسانها استفاده میشود اما موقعی که جراحی مغز برای مقاصد پزشکی ضروری باشد.
2- سیتیاسکن: در این روش اشعه های ایکس چندگانه از چند زاویه تابیده میشوند تا تصویر واضحی از برش افقی مغز حاصل شود.
3- اسکنام آر آی: روشی است که در آن از میدانهای مغناطیسی، امواج رادیویی، و تقویت کامپیوتری استفاده میشود.
4- اسکنهای پی ای تی: این اسکنها از شاخص های رادیواکتیو برای تشخیص فعالیت شیمیایی در مغز استفاده میکنند.
** دانشمندان و پژوهشگران مراکزی را که در مغز برای گرسنگی و تشنگی، خوشحالی و ناراحتی، هیجان و پرخاشگری، حرکات ارادی و غیرارادی، خواب و انگیختگی، تفکر و استدلال و ... تعیین کردهاند معمولاً از طریق تطابق آن عمل با فعالیتی است که به طور همزمان با آن عمل در مغز صورت گرفته است[یعنی در سلولهای عصبی(نورون)، پتانسیل عمل یا سیناپس انجام شده است].
مثلاً دانشمندانی به نام (جیمز اُلدز و پیتر میلنر) الکترودی را در مغز موشها کار گذاشتند. آنها
متوجه شدند که موشها برای تحریک برقی مناطق خاصی از مغز، هزاران بار در
ساعت اهرم را فشار میدهند. با اینکه پژوهشگران قطعاً نمیتوانستند از این
حیوانات سؤال کنند، استنباط کردند که آنها از این کار لذت میبرند. آنها
نتیجه گرفتند که سیستم لیمبیک در مغز، شامل مراکز لذت نیز هست.
آیا واقعاً همه این کارها را مغز میکند؟
توضیحاتی که داده شد، نظریههای دانشمندان علوم اعصاب (neuroscience) بود. اما همانطور که مشاهده کردید ضعفهایی در آنها وجود دارد مانند:
الف) تعیین مراکز در مغز مانند گرسنگی و تشنگی و ... تنها به دلیل تطابق آن عمل با فعالیتی است که به طور همزمان با آن عمل در مغز صورت گرفته است.
ب) آزمایشهایی روی حیوانات انجام شده و نتیجه برای انسان گرفته شده.
ج) چیزی به اسم اطلاعات، حروف و کلمات، تصاویر و ... در مغز مشاهده نشده است.
و ...
** پس دلایل متقنی مبنی بر کنترل بدن توسط مغز وجود ندارد.